بهشت بیرون از ایران؛ نیمه تاریک مهاجرت
به گزارش ایسنا، تصمیم به مهاجرت و زندگی در یک کشور دیگر، تغییر بزرگی در زندگی است که همه ساحتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. افرادی که به قصد مهاجرت دائم وطن خود را ترک میکنند اغلب همه آنچه که در سالهای زندگی خود بدست آوردهاند را در یک چمدان میگذارند و میروند. تعلقات خانوادگی، شغل، دوستان و هر آنچه که با زندگی آنان در کشورشان همبستگی داشت. این تصمیم بزرگ به علل مختلفی مثل زندگی بهتر، فرصتهای جدید شغلی، آینده فرزندان و مواردی از این قبیل باز میگردد.
مهاجرت اما پیامدها و مشکلاتی هم دارد، که وقتی عزم به رفتن داریم نمی خواهیم نیمه تاریک آن را ببینیم، برای برخی هر جایی به غیر از وطن حکم یک بهشت گمشده را دارد.
جامعه میزبان
اینکه مقصد مهاجرت کجاست و چقدر این میزبان با روحیات و زیست میهمان فاصله دارد، پرسشهایی هستند که بهتر است قبل از تصمیم به مهاجرت درباره آن با دقت و احتیاط اندیشید. گاهی ما با شنیدههایی از دوستان، یا با تجربه یک سفر کوتاه مدت و یا توسط تبلیغات رسانهها به زندگی در یک کشور دیگر علاقمند میشویم، غافل از اینکه هیچ کدام از اینها نمیتوانند درک واقع بینانه از زندگی در موقعیت جدید به ما بدهند.
فرایند ادغام در جامعه میزبان اغلب نگرانیهای خاص خودش را دارد. مثلاً زبان اولین دغدغه آنهاست که حتی وقتی این دغدغه هم برطرف میشود باز هم تضمین کننده ارتباط و تفاهم با اهالی مقصد مهاجرت نیست، چرا که به هر تقدیر، او بیگانه شناخته می شود و نوعی از غربت و غریبگی او را احاطه خواهد کرد.
استرسهای فرهنگی که به تغییراتی در سبک زندگی افراد منجر میشود بخش دیگری از دغدغههای مهاجرت است. تغییراتی مانند سکونت، کار، تحصیل فرزندان، همسایهها، خرید، قوانین شهروندی که شاید در زندگی گذشته آنان بلاموضوع بودند، حالا به عنوان دغدغههای مهم خود را نشان می دهند. ضمن اینکه تحقیقات نشان می دهند که افراد در مهاجرت به کشورهای دارای فرهنگ مشابه، استرسهای فرهنگی کمتری را تحمیل می کند.
موارد مذکور، بخشی از مشکلات اولیه در مهاجرت های قانونی بودند، در حالی که در مهاجرت غیر قانونی این مسائل با دشواری و شدت بیشتری برای فرد پیش می آیند؛ فقدان امنیت، هراس از بازگشت اجباری و تبعات آن، نداشتن سرپناه، ترس و افسردگی حاصل از تنهایی، مشکلات اقتصادی، آینده مبهم و… میتواند از جمله این مشکلات باشد.
شبکههای اجتماعی
برخی کارشناسان معتقدند که مهاجرت به دلیل ناامیدی از انتظارت برآورده نشده و یا شوق به زندگی بهتر صورت میگیرد . در این زمینه، تبلیغات تجاری و نمایش ندادن واقعیتها، از عوامل ادراک سازی هستند که میل به مهاجرت را تشدید می کنند.
رسانهها و شبکههای اجتماعی، خصوصاً برخی حسابهای مجازی با هویت بعضاً نامعلوم، نقش ترغیب کننده در این زمینه دارند. آنها با ترسیم یک وجه از زندگی خود و نگفتن وجوه دیگر اعم از سختیها و مشکلات در شبکه اجتماعی، تصویری از بهشت گمشده را بازنمایی میکنند که تا دیگران را ترغیب به ترک وطن کنند.
احساس پشیمانی و راه رفته
افرادی هم هستند که بعد از سالها مهاجرت، خانواده هایشان نمیدانستند که آنها در چه سطحی از رفاه زندگی میکردند و یا دقیقا به چه کاری اشتغال داشتند. افرادی که شاید وقتی که در کشور خودشان زندگی میکردند، حداقل یک زندگی متوسط با شغل و درآمد داشتند، اما به دلیل ناآگاهی از تهدیدات مهاجرت حتی نمیتوانند بازگردند؛ چراکه عمدتاً به دلیل مسیری که انتخاب می کنند و حیثیتی کردن این انتخاب در میان دوستان و بستگان، به اصطلاح پل های پشت سر خود را خراب می کنند.
تغییر شبکه هویتی
والدینی که به بهانه زندگی بهتر برای فرزندانشان تصمیم به مهاجرت میگیرند نیز علاوه بر استرس هایی که خودشان تجربه میکنند، در خصوص فرزندانشان نگرانی هایی دارند. چالش زبان، ارتباطات اجتماعی و آموزش در مدرسه و محیطی بیگانه با محیط قبلی میتواند برایشان نگران کننده باشد. هویت فرزندان اغلب، در شبکهای از ارتباطات مانند رفت و آمد با خویشاوندان، حضور در مدرسه و محیط بازی و دهها فضای جمعی دیگر تعیین و تکمیل میشود، اما مهاجرت بدون کسب آگاهی از فرصتها و تهدیدات آن میتواند چالشهای روانی متعددی برای آنها ایجاد کند. کم حرفی، انزوا، اختلال در آموختن و اضطراب غربت، بخشی از چالش هایی است که از جهت روانی و تربیتی آنها را تهدید می کند.
احساس تنهایی
یافتن موقعیت جدید برای زندگی و سازگاری با محیط میتواند از اولین چالش های ورود به کشور جدید باشد. برای برخی، این تجربه به تنهایی و به دور از اعضای خانواده ایجاد می شود. اغلب یکی از اعضای خانواده میرود تا شرایط را برای آمدن دیگر اعضا آماده کند اما با مشکلاتی ازجمله ناآگاهی از قوانین کشور مقصد، مواجهه شدن با نژادپرستی، احساس انزوا، تبعیض و شرایط نامساعد زندگی و کار روبرو می شود.
پیشنیازهای مهاجرت
• بدون بررسی دقیق و سنجش هزینهها و فواید مهاجرت اقدام نشود.
• تصمیم نهایی بعد از مشاوره فنی و دور از فضاهای برساخته روانی و تبلیغاتی اتخاذ شود.
• درصورت قطعی بودن تصمیم، قبل از مهاجرت بلند مدت، حتماً یکبار به کشور مقصد مسافرت شود.
• به جوانب مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برای زندگی در کشور مقصد اندیشیده شود.
هر چند مهاجرت به دلیل تغییرات وسیع و عمیق و پویایی هایی که در تمام بخش های زندگی ایجاد میکند، جذابیت های زیادی دارد و شاید هر یک از مهاجران قصه خودشان را برای رفتن داشته باشند، اما تجربه های زیسته، برای برخی کوتاه مدت و برای برخی همیشگی است و ردّ تأثیرات آن، نه تنها فقط بر شخص مهاجر؛ بلکه بر نسل های بعد از او هم ماندگار خواهد شد.
انتهای پیام